شترمرغ از پرندگان بیپرواز دستهٔ سینهپهنان (Ratites) راستهٔ شترمرغیان (Struthioniforme) است. این پرنده از خانواده شترمرغان (Struthionidae)، جنس شترمرغ (Struthio) و بومی آفریقا است.
شترمرغ گردن و پاهای درازی دارد و میتواند با سرعتی در حدود ۶۵ کیلومتر در ساعت بدود. شترمرغ بزرگترین پرنده موجود است. با اینکه شترمرغ جزو پرندگان است، اماقادر به پرواز نیست. طول قد آن به ۲/۵ متر و وزن آن به ۱۴۰ تا ۱۷۰ کیلوگرم میرسد. تخم این پرنده تا ۲۰ سانتیمتر قد و وزن ۱/۵ کیلوگرم میرسد که ظرف حدود نیم ساعت پخته میشود. این پرنده خوراکش دانهها و گیاهان و حشرات کوچک است. شترمرغ برای دفاع از خود در مقابل شکارچیان و حیوانات وحشی از پاهای پر قدرت خود بهره میگیرد و قادر است با لگد خود انسان و حتی شیر را از پا در آورد. جوجه این پرنده ظرف ۴۰ روز سر از تخم بیرون میآورد و ظرف سه تا چهار سال یک پرنده بالغ میشود. شترمرغ نر پرهای سیاهی دارد و انتهای پرها و بالهای آن سفید است ولی پرهای شترمرغ ماده قهوهای رنگ است. سر و گردن شترمرغ بدون پر و طاس است. این پرنده اغلب بصورت گروهی در بین گورخرها و یا حیوانات دیگرچون گاومیش به سر میبرد.
شترمرغها معمولاً بین ۶۳ تا ۱۴۵ کیلوگرم هستند. نژاد شترمرغ آفریقای شرقی به طور متوسط ۱۱۵ کیلوگرم نر و ۱۰۰ کیلوگرم ماده وزن دارد. به طور استثنا وزن شترمرغ ماده هم به ۱۵۶٫۸ کیلوگرم هم میرسد. در زمان بلوغ (دو تا چهار سال) قد شترمرغهای نر به ۲٫۱ تا ۲٫۸ متر میرسد در حالی که شترمرغهای ماده ۱٫۷ تا ۲ متر ارتفاع دارند. شترمرغها با اینکه جثهای درشت دارند در برابر سرما مقاومتشان خیلی کم است به طوری که ممکن است در هوای خیلی سرد تلف شوند.
جوجههای شترمرغ حنایی رنگ هستند و لکههای قهوهای پر رنگ دارند. در اولین سال زندگی، جوجهها در هر ماه ۲۵ سانتی متر رشد میکنند. در اولین سال زندگی شترمرغها حدود ۴۵ کیلوگرم وزن دارند. طول عمر آنها بیش از ۴۰ سال ۴۵ سال است. پرهای شترمرغ نر غالباً سیاه است و دم سفید رنگ دارند. دم یک گونه شترمرغ به رنگ زرد و قهوهای است. پوست گردن و ران شترمرغ ماده مایل به صورتی و خاکستری است، در حالی که برای شترمرغهای نر آبی - خاکستری است. خاکستری یا صورتی بودن وابسته به گونه شترمرغ دارد
غاز گونهای از پرندگان است که متعلق به خانوادهٔ مرغابیسانان (Anatidae) هستند. خانواده مرغابیسانان شامل قوها و اردکها نیز میشود. این نوع از غازها در زیرخانواده غازسانان (Anserinae) و به گروه آنسرینی (Anserini) تعلق دارند. تعدادی از مرغابیها که از خانواده مرغابیهای وحشی هستند به نام غاز معروفند.
نژادهای استاندارد شدهای که از غاز امروزه در ایالات متحده آمریکا و سایر نقاط دنیا وجود دارد، اغلب از نژاد وحشی خاکستری بوجود آمدهاست. نژادهای اقتصادی که امروزه در اغلب پرورشگاههای مخصوص غاز در دنیا وجود دارند عبارتند از:
۱ . نژاد تولوز Tuolouse : نژاد فرانسوی و منسوب به شهر تولوز است و بیش از هر نژاد دیگر از نظر تولید گوشت مورد توجه قرار گرفتهاست زیرا دارای جثه بزرگ بوده و اصلاح شده میباشد. وزن در غازهای نر بالغ در حدود ۷/۱۱ کیلوگرم و در غازهای ماده بالغ در حدود ۹ کیلوگرم میرسد. بدن حجیم، پهن پایین افتاده و جمع وجور و تقریباً کم پر است.
۲ . نژاد امبدن Embden : به این نژاد آمدن Emden نیز میگویند. این نژاد آلمانی است وابتدا در شهر برمن Bermen آلمان پرورش داده میشد وبه همین نام نامیده میشد، ولی چون اولین بار از شهر آمدن آلمان به انگلستان برده شد، از این رو به نام نژاد آمدن معروف گردید. نژاد مذکور یکی از نژادهای محبوب غاز است که از نظر تولید گوشت قابل توجه است زیرا دارای جثهای بزرگ است ولی بدن مانند نژاد تولوز پایین افتاده و جمع و جور نیست. پر و بالها نارنجی سایه دار میباشد. رنگ منقار روشنتر از رنگ پاهاست و رنگ چشمها آبی درخشان است.
۳ . نژاد چینی Chines : نژاد چینی از نظر وزن و جثه به پای دو نژاد تولوز وامبدن نمیرسد ولی از نظر شکل ظاهر کاملاً از دو نژاد دیگر متمایز است. بدن کاملاً مستقیم است و پاها و گردن نسبت به بدن تقریباً بلندتر میباشد. این نژاد یک برجستگی دکمه مانند در قاعده منقار دارد. از نظر رنگ دو نوع از این نژاد وجود دارد. یکی نوع قهوهای و دیگری نوع سفید است.
۴ . نژاد آفریقائی African : یکی از نژادهای سنگین وزن غاز است که استاندارد شدهاست. این نژاد برای اولین بار در سال ۱۸۷۴ معرفی گردید و در دو گونه قهوهای (یا خاکستری) و سفید وجود دارد. این نژاد از نژاد چینی بوسیله بدن سنگین و گردن ستبر و کلفت خود متمایز میگردد. دارای بدنی عمیق، طویل بوده و جناغ کشیده میباشد و بدن را تقریباً مستقیم نگه میدارد. پرندههای بالغ این نژاد دارای برجستگی دکمه مانند و بزرگی در انتهای بالای منقار میباشند. رنگ این دگمه ممکن است در اثر سرما و یا هنگام عصبانیت و آزار تغییر کند.
۵ . نژاد کانادائی Canada : نژادی بزرگ و زیبا با گردنی راست و بلند و سیاه و لکی سفید مانند کروات در زیر گلو است و به همین دلیل «غاز کروات» نیز نامیده میشود. این غاز از غازهای وحشی آمریکای شمالی سرچشمه میگیرد که وزن آن از ۵/۱ کیلو تا ۶ کیلوگرم متغیر است. به علت وحشی بودن بهتر است آنها را در محیطهای بسته نگهداری کرد و یا این که به موقع پرهای آنها را قطع کرد. چنانچه مدت مدیدی نگهداری شود به خوبی اهلی و خانگی میشود.
۶ . نژاد سبواستوپول Sevastopol : غازی سفید با جثه متوسط است که به خاطر پرهای بلند فر دار معروف است و پرهای مذکور تمامی بدن پرنده را میپوشاند. وزن غاز نر آن در حدود ۵ تا ۶ کیلوگرم ووزن غاز ماده آن در حدود ۴ تا ۵ کیلوگرم است. منقار و ساق پا به رنگ نارنجی و چشمها به رنگ آبی روشن است. منشأ این نژاد قاره اروپا و در امتداد رودخانه دانوب و در اطراف دریای سیاه میباشد.
۷ . نژاد زرد آمریکایی American Buff : این نژاد جزو نژادهای متوسط الجثه میباشد و غاز نر آن در حدود ۸ کیلوگرم و غاز ماده در حدود ۷ کیلوگرم وزن دارند. چشمان آن به رنگ فندقی تیره و رنگ منقار و ساق پا و پنجهها نارنجی است.
۸ . نژاد زرد بریکون Brecon Buff : این نژاد در سال ۱۹۳۰ میلادی در ایالت ولز انگلستان به وجود آمد و اولین نژاد از نژادهای زرد بود که استاندارد گردید. این نژاد جزو نژادهای متوسط غاز بوده و ساق پای آن صورتی رنگ است و پنجه پا و منقار و چشم به رنگ قهوهای است.
۹ . نژاد فرانکونیان Frankonian : نژادی کهن و آلمانی است که از بخش شمالی ایالت باواریا Bavaria آمدهاست و نژادی کوچک است که وزن آن در حدود ۴ تا ۶ کیلوگرم است و روش نگهداری آن بسیار ساده و آسان است. معمولاً به دو گونه قهوهای و آبی روشن دیده میشود و گونه آبی روشن آن آخیراً به وسیله موسسه استاندارد آلمان پذیرفته شدهاست.
۱۰ . نژاد لینی Leine : این نژاد در نزدیکی اولدنبرگ Oldenburg آلمان به وجود آمدهاست و از نژادهای متوسط الجثه بوده که به خوبی چرا میکنند و میتواند در مسافتهای طولانی به چرا بپردازد. اندامی عمودی و قائم دارد و ناحیه خلفی بدن را مستقیم نگه میدارد، معمولاً به دو رنگ سفید و خاکستری دیده میشود. وزن غاز نر در حدود ۷ کیلوگرم و وزن غاز ماده در حدود ۵ تا ۶ کیلوگرم است. این نژاد توجه کافی به جوجههای خود مبذول میکند.
۱۱. نژاد لیپی گانز Lippeganse : نژادی آلمانی و بسیار نادر است که اطلاعات چندانی در مورد آن موجود نیست. معمولاً به رنگ سفید است و منقار آن نوک تیز و صورتی رنگ است.
۱۲. نژاد نرماندی Normandy : این نژاد متعلق به منطقه نرماندی فرانسه میباشد و از مشخصات ممیزه آن امکان تفکیک نر و ماده از روی رنگ میباشد، به طوری که غاز نر همیشه سفید رنگ است، در حالی که غاز ماده به رنگ سفید و خاکستری است. رنگ چشمهای این نژاد همیشه آبی است. غاز نر در حدود ۵/۴ تا ۵/۵ کیلوگرم و غاز ماده در حدود ۴ تا ۵ کیلوگرم وزن دارد.
۱۳. نژاد سفید نروژی Norwegian White : این نژاد نروژی به منظور تامین گوشت مناسب به وجود آمدهاست. غاز نر در حدود ۹ کیلوگرم وزن دارد، در حالی که وزن غاز ماده در حدود ۸ کیلوگرم است. متاسفانه این نژاد امروزه در نروژ بسیار کمیاب شدهاست. نژادی مقاوم، دلیر و خودکفاست. غاز ماده مادر خوبی برای جوجههای خود میباشد و قادر است که سالیانه در حدود ۱۰۰ عدد تخم بگذارد، البته به شرطی که مجبور نباشد بر روی تخمها بخوابد.
۱۴. نژاد مهاجر Pilgrim : این نژاد را نیز میتوان از روی رنگ تعیین جنسیت کرد، به طوری که غازهای نر همگی به رنگ سفید و با چشمهای آبی میباشند، اما غاز ماده به رنگ خاکستری با لکه سفید بر روی سر و چشم قهوهای میباشند. منقار و پاها در هر دو جنس نارنجی است. جوجه یک روزه نر، زرد یا نقرهای با منقاری روشن است، در حالی که جوجه یک روزه ماده خاکستری سبز فام با منقاری تیرهاست.
کَرکَس یا لاشخور پرندگانی هستند که بیشتر از مردار تغذیه میکنند. این پرنده یا پرندههای همخانواده با آن را در فارسی مرغ مردارخوار، دژکاک، دال و لشخور نیز نامیدهاند.
کرکسها در همه قارهها یافت میشوند بهجز در اقیانوسیه و جنوبگان.
از ویژگیهای کرکسها سر بیپر و تاس آنها است. ویژگی دیگر آنها این است که بر خلاف بیشتر پرندگان دیگر، آنها آشیانه نمیسازند. کرکسها به تیزپروازی، دوربینی و درازی عمر معروفند.
کرکس دارای منقار قوی برگشته و گردن و سر سخت و بالهای پهن بزرگ میباشد. در نواحی کوهستانی زندگی مینماید و بیشتر از لاشه تغذیه میکند. هنگام پرواز گسترش بالهای کرکس بالغ بر سه متر میشود. پنجههای کرکس برخلاف منقار پرقدرتش نسبتاً ضعیف است بطوری که بهوسیله پنجههایش قادر نیست جز طعمههای بسیار کوچک را نگهداری کند و به همین جهت است که بیشتر از لاشه حیوانات دیگر تغذیه میکند. پرواز وی نسبتاً آهسته ولی دارای اوج است و در مدت طولانی صورت میگیرد. قدرت دید این پرنده بسیار زیاد است به گونهای که از فاصلههای دور طعمههای کوچک را بهخوبی میبیند و کوچکترین حرکت از دیدش پنهان نمیماند.
کرکسها بهندرت به حیوانات تندرست حمله میکنند ولی ممکن است حیوانی زخمی یا بیمار را بکشند. در زمان جنگها بر فراز نبردگاهها شمار زیادی کرکس دیده شدهاست. کرکسها حیواناتی سودمند برای جلوگیری از گندیدگی و عفونتزایی مردارها هستند به ویژه در مناطق گرمسیر
عقاب یکی از بزرگترین و نیرومندترین پرندگان جهان است. عقابها منظری مغرور و ترسناک و قدرت شکارگری بسیار دارند. برخی از عقابها حین پرواز شکار خود را صید میکنند. عقاب طلائی را گاه سلطان پرندگان گفتهاند. عقابها سخت از خطر، مخصوصاً انسان گریزان هستند وبندرت به آدمی حمله میکنند. عقاب توانائی بلند کردن یک آدم کوچک اندام را دارد.
عقاب معمولاً از ۷۶ تا ۸۹ سانتی متر از نوک منقار تا انتهای دم طول، و از ۳ تا ۶ کیلوگرم جرم و بالهایش حدود دو متر بلندی دارد.
سر عقاب بزرگ و پوشیده از پر است. چشمانی درشت دارد که هریک از آنها در یک طرف سرش قرار دارد. از قدرت بینائی فراوان بهرهمند میباشد. عقابها میتوانند از فراز آسمانها شکار خود را ببینند واز نقاط بلند همچون صاعقه بر سر شکار نگون بخت فرود آیند. منقار نیرومند وتندی دارند. منقار عقاب طلائی به پنج سانتی متر میرسد. برخی از عقابها منقاری بزرگتر دارند.
رنگ و بال و طول و شکل عقابها از منطقه تا منطقهٔ دیگر اختلاف دارد به طوریکه در عقابهای آسیائی و اوروپائی وآمریکائی تفاوت آن نمایان است. عقابها پاهایی نیرومند و به رنگ زرد و روشن دارند. عقابها برای درهم شکستن شکار خود از منقار و چنگال پاهای خود استفاده میکنند. پاهای عقاب طلائی پوشیده از پر (ریش) است، اما قسمت پائین پاها بدون پر میباشد.
عقابها در علفزار و جنگلهای زمینهای پست و بر فراز کوههای بلند و ناهموار و در نقاط دوردست و تقریباً دست نخورده توسط انسان زندگی میکنند.
با پرها و بالهای بلند، عقاب میتواند به آسانی پرواز وشکار خود را از زمین بلند کند. عقاب گاه، با بالهای خود به شکار ضربه میزند. اما نمیتواند با بالهایش بجنگد. عقاب هنگام جنگ از منقار و پاهای نیرومند خود استفاده میکند، بیشتر عقابها قهوهای رنگ و یا سیاه رنگ هستند. جوجه عقابها تا سن بلوغ خود که چهار سال طول می کشد پر و بال کامل ندارند.
مرغ نوروزی کوچک که نام علمی اش Larus minutus است، در اروپای شمالی و آسیا زندگی میکند.دستههای کوچکی از این پرنده نیز در بخش هایی از شمال کانادا وجود دارند. این پرنده مهاجر است، در زمستان به سواحل اروپای غربی، مدیترانه و -تعداد کمی- به شمال شرقی آمریکا کوچ میکنند. مرغ نوروزی کوچک، کوچکترین گونه خانواده خود است. طول این پرنده بین ۲۵ تا۲۷ سانتی متر و طول بالهای آن ۷۵ تا ۸۰ سانتی متر و وزنش حدود ۶۸ تا ۱۳۳ گرم است. رنگ پرهای این پرنده خاکستری کم رنگ است. نوک آن باریک و سیاه وپاهایش قرمز تیره است. مرغ نوروزی کوچک پس از سه سال بالغ میشود.
این پرندگان غذای شان را از سطح آب-معمولاً با شیرجه زدن- پیدا میکنند و میخورند، حشرات کوچک را نیز در هوا شکار میکنند.
قرقاوُل پرندهای از راسته ماکیانسانان است. قرقاول به طور بومی در بیشتر نقاط آسیا و همینطور یونان و بلغارستان در اروپا زندگی میکند و توسط انسان به بسیاری از کشورهای دیگر هم وارد شدهاست.
جمعیت قرقاولها رو به کاهش است اما در خطر انقراض نیست. جمعیت این پرنده در اروپا بر اساس برآورد بردلایف اینترناسیونال در سال ۲۰۰۴ حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ تا ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار جفت بارور معادل ۱۰٬۲ میلیون تا ۱۴٬۱ میلیون بال قرقاول بودهاست و بر اساس یک برآورد بسیار ابتدایی جمعیت این پرنده در کل دنیا را میتوان ۳۰ تا ۴۵ میلیون بال برآورد کرد.
ظاهراً این گروه از پرندگان با توکانها تفاوت دارند اما جزو خانوادههای نزدیک به هم هستند هر دوی این پرندگان دارای پاهایی هستند که ۲ چنگال به سمت جلو و ۲ چنگال به سمت عقب دارند وقتی پرواز میکنند بالهایشان را به سرعت به هم میزنند و در نتیجه در هنگام حرکت در هوا بالا و پایین میشوند.
در حدود بیش از ۲۰۰ گونه دارکوب در جهان وجود دارد. دارکوبها تقریباً در هر جا که درخت باشد دیده میشوند.
دارکوبها منقارهای نیرومندی دارند که برای سوراخ کردن پوست درختان و جستجوی حشرات به کار میبرند آنها طعمههای خود را به وسیله زبان بلند که دارای نوک چسبناکی است از مخفیگاهشان بیرون میکشند.
لک لک پرندهای بزرگ با پاها و گردن دراز و منقار بلند و راست میباشد که آهسته به پرواز در میآیند و درحال پرواز پاها و گردن را کشیده و اندکی رو به پایین نگه میدارند. آرام و کند راه میروند. نر و ماده همشکلند. روی درختها، صخرهها یا ساختمانها آشیانه میسازند. لکلکها یک تیره از راستهٔ لکلکسانان هستند و گونههای مختلفی دارند.
سارگپه پرندهای شکاری است کوچکتر از عقاب با جثهای متوسط و تو پُر، سری کوچک و گرد روی گردنی کلفت، بالهای پهن و دم کوتاه. رنگ پر و بال بسیار متنوعی دارد.
سارگپه قلمرو طلب و اغلب تکهمسر است و معمولاً تا پایان عمر همسرش با او میماند. این ویژگی در پرندههای شکاری ایران کم پیش میآید.
سارگپه از راستهٔ شاهینسانان (Falconiformes)، خانواده قوشیان (Accipitridae) است.
پَنگوئنها پرندگانی هستند بدون قدرت پرواز از راسته گُوِهسانان (Sphenisciformes) از خانواده گُوهگان (Spheniscidae) که از ماهیها تغذیه میکنند آنها بالهای کلفتی دارند که به عنوان باله شنا از آن بهره میگیرند. پنگوئنها در جاهای سردسیر نیمگردی پایینی زمین زیست میکنند.
نام راسته و خانواده آنها نمایانگر شکل گوهای بدن آنها است.
از نظر ریشهای نام پنگوئن متعلق به پنگوئن اقیانوس منجمد شمالی میباشداین پرندگان قادر به پرواز نیستند زمانی که ملوانها به اقیانوس منجمد جنوبی رسیدند همین نام را به پرندگان آنجا که قادر به پرواز نبودند اطلاق کردند. در مورد ریشه این نام گوناگون گویند.
سهره سینه سرخ نام علمی آن (Carduelis cannabina) است وبه ان فنچ خانگي مي گويند. در ایران، عراق، سوریه وجنوب قفقاز دیده میشود و۱۳ سانتی متر درازا دارد. سرخاکستری روتنه بلوطی وپیشانی وسینه قرمز گلی است. پرنده ماده وپرنده جوان فاقد رنگ بلوطی بوده وبا روتنه قهوهای رگه دار دیده میشود. این رگهها در سینه وپهلوها نیز وجود دارد. در همه سنین، رگههای سفیدی در شاهپرها وپرهای بیرونی دُم دیده میشود. منقار خاکستری مایل به قهوهای تیره ومیانه ی گلو خط دار است وحاشیه کمرنگی دور چشمها وروی چانه دیده میشود که آن را از سهره کوهی متمایز میسازد. پروازش موجی شکل ونامنظم است ودر زمستانها، به صورت جفتی یا گروهی دیده میشود. این پرنده در بخش های باز بوته دار یا درختکاری شده، زمین های پرچین دار، کشتزارها وکناره ی تالابها به سر برده وبه گونه ی گروهی در بیشهها وپرچینها نیز دیده میشود و گاهی در علفزارها آشیانه ساخته و زادآوری میکند. در ایران بیشتر در شمال باختری(غربی) دیده شده و زادآوری نیز میکند.
فلامینگو یا مُرغ آتشی پرندهای است از راستهٔ بالآتشیسانان.
فلامینگو پرندهای است با پاهای دراز و منقاری منحنی و گردنی بلند خمیده، آبچر بابدنی بسیار کشیده و پر و بالی به رنگهای سفید و صورتی است.
در پروازها باها و گردنش کشیده و قدری پائین تر از سطح بدن قرار میکیرد. بالهایش ترکیب زیبائی از رنگهای سرخ و سیاه است. پرنده نابالغ قهوهای مایل به خاکستری چرک است. فلامینگو به آرامی راه میرود ودر حالیکه سر ومنقار خودرا در آب کم عمق فرو برده تغذیه میکند. فلامینکو از ۹۰/۰ تا ۵/۱ متر بلندی دارد. بیشتر فلامینگوها حلزون وگیاهان آبی را میخورند. این پرندگان بصورت دست جمعی و در دستههای چند هزارتایی زندگی میکنند.
راستهای بالآتشیسانان که فلامینگو به آن تعلق دارد از پرندگان آبزی و بزرگجثه هستند که غذا را از منقار خمیده و صافیمانند خود میگذرانند.
مرغ عشق پرنده ایست اهلی از نژاد طوطی. وطن اصلی این پرنده همچون بسیاری از طوطی سانان دیگر، سرزمین استرالیا است.
برای فهمیدن جنس نر و ماده این حیوان بهترین گزینه توجه به پوستی که در بالای منقار قرار دارد و سوراخهای بینی در آن هستند٬میباشد.در نوع نر رنگ این پوست آبی تیرهاست اما در نوع ماده آبی روشن ٬قهوهای یا متمایل به قهوهای است.رنگ آبی این پوست در نوع نر همواره مشخص است هرچند در نرها مریض این رنگ مات میشود و در نرهای مسن قهوهای شده و ترکهایی در آن دیده میشود.اما رنگ این پوست در مادهها متغیر است در موقع تخم گذاری و در جوانی صاف و روشن تر است و پس از این مدت تیره تر و چروک دار میگردد.
مرغ عشق برای اولین بار در اواخر سال ۱۷۰۰ میلادی به صورت گله های وحشی در استرالیا مشاهده شد که تعداد افراد این گله¬ها به هزاران قطعه می¬رسید. نام انگلیسی مرغ عشق «بجایر» از کلمه بومی budgerijour گرفته شده است که این لغت در زبان بومیان استرالیا به معنی «غذای خوب» می باشد و شاید علت این تسمیه بدان جهت بوده است که وجود این پرنده در منطقه ای دلیل وفور نعمت و غذای فراوان در آن منطقه بوده است، زیرا که این پرنده در شرایط مناسب غذایی به شدت زاد و ولد نموده و گله¬های بزرگی به وجود می¬آورد. این پرنده برای اولین بار در سال ۱۸۰۵ توسط «جورج شاو» مدیر جانور شناسی موزه طبیعی بریتانیا شناسایی شد و در سال ۱۸۳۲ طبیعی دان « موزه لینه» که «یوهان واگلر» نام داشت توضیحاتی در باره مرغ عشق منتشر کرد. در سال ۱۸۴۰میلادی، زیست شناسی به نام «جان گولد» این پرنده را از استرالیا خارج کرد و به انگلستان برد. موج تقاضا برای این پرنده موجب شد تا کشتیهای زیادی دست به کار انتقال این پرندگان به اروپا، مخصوصاً انگلستان، هلند و بلژیک بزنند. کشتیها مرغ عشقها را در دستههای چند ده هزارتایی حمل میکردند. در طول سفر چند هفتهای، فقط تعداد اندکی از آنان سالم به اروپا میرسیدند. به زودی این پرنده اهلی شد و از طریق انگلستان به تمام دنیا منتقل شد. در سال ۱۸۴۶ برای اولین بار وارد کشور فرانسه شد و هشت سال بعد یعنی در سال ۱۸۵۴ طبیعی دان فرانسوی «جان دلون» مقاله¬ای در خصوص تکثیر، تغذیه و نگهداری مرغ عشق منتشر کرد. در سال ۱۸۵۹ نویسنده آلمانی «کارل بوله» در نشریه پرنده شناسی آلمان مقاله مفصلی در باره مرغ عشق منتشر کرد. از نوشته های «بوله» چنین بر می آید که مرغ عشق در آن زمان در تمامی شهرهای بزرگ آلمان به عنوان حیوان خانگی رایج بوده است و بنا به گفته او مرغ عشق برای اولین بار در سال ۱۸۵۵ درشهر برلین آلمان توسط «گرفین شورین» تکثیر یافت. مرغ عشق از سال ۱۸۶۰ به بعد در تمامی باغ وحش¬های آلمان وجود داشته و با موفقیت تکثیر و پرورش یافته است. طی ۵۰ سال، واحد¬های عظیم تجاری به وجود آمدند که هزاران قطعه از این پرنده کوچک را برای دوستداران پرندگان زینتی تکثیر می¬کردند. در اواخر قرن نوزدهم واردات مرغ عشق به ارقام غیر قابل تصوری رسید. بنابر نوشته های «دبراسای» تنها در سال ۱۸۹۴ واردات پرندگان زنده به بنادر فرانسه بالغ بر یک میلیون و دویست هزار قطعه بوده که در آن، واردات مستقیم به انگلستان و آلمان منعکس نشده است.
توکای سیاه یا توکای معمولی (Turdus merula) پرندهای از سردهٔ توکا و بومی اروپا، آسیا و شمال آفریقا است و بر اثر فعالیتهای انسانی به استرالیا و نیوزیلند هم وارد شدهاست.
چندین زیرگونه از این پرنده در محدودهٔ زیستی گستردهٔ آن زندگی میکنند، تعدادی از زیرگونههای آسیایی را گاه گونهای مستقل در نظر میگیرند. با توجه به عرض جغرافیائی، توکای سیاه ممکن است مقیم، نیمهمهاجر یا کاملاً مهاجر باشد.
جنس نر زیرگونهٔ اصلی این پرنده که در بیشتر مناطق اروپا زندگی میکند، کاملاً سیاه با حلقهٔ چشمی و منقار نارنجی و آوازی با ملودی غنی است؛ جنس ماده و پرندهٔ نابالغ پوشش قهوهای پررنگ دارد. این پرنده در درختزارها و باغها زندگی میکند و لانهای شکیل با نوارهایی از گِل و فنجانشکل میسازد. توکای سیاه همهچیزخوار است و از انواع مختلف حشرات، کرمهای خاکی، توتها و میوهها تغذیه میکند.
هر دو جنس در محل اصلی زندگی خود قلمروطلبند و از نمایشهای تهدید مشخصی بهره میجویند، اما در هنگام مهاجرت و نواحی زمستانگذرانی اجتماعدوستتر میشوند. جفتها در طول سال، در جاهاییکه هوا به اندازه کافی معتدل باشد، در قلمرو خود باقی میمانند. اشارات زیادی به این پرندهٔ پرشمار و متمایز از دیگر پرندگان در آثار ادبی و فرهنگی دیده میشود که معمولاً به آواز آن مرتبط میباشند.
فاخته (نام علمی: Cuculus canorus)، که کوکوی معمولی یا کوکوی اروپایی نیز نامیده میشد، پرندهای از خانواده کوکو راسته کوکوسانان است که در اروپا، آسیا، و آفریقا زندگی و مهاجرت میکند. فاخته رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد.
آواز فاخته نرم و حزن انگیز و شبیه کلمه «کو کو» است. این آواز اغلب در آغاز فصل بهار شنیده میشود. بیشتر مردم تصور میکنند پرندهٔ ماده آواز میخواند، ولی اینطور نیست، و پرندهٔ نر آواز میخواند. فاخته نر و ماده شیبه هم نیستند. رنگ فاخته نر مایل به خاکستری سیاه است، درحالی که پرندهٔ ماده پرهای خاکستری فاتح رنگ با لکههای سفید دارد. فاخته ماده نمیتواند آواز بخواند.
فاخته از نظر اندازه جزو پرندگان متوسط و جزو حیوانات کوچک طبقهبندی میشوند. برخی کبوتران مانند کبوتر جنگلی و کبوتر کوهپایه نیز در برخی منابع فاخته نامیده شدهاند.
فاخته تخم خود را در آشیانهٔ پرندگان دیگر میگذارند تا پرندهٔ صاحب لانه، جوجه را بزرگ کند. کاری که جوجهگذاری انگلی نامیده میشود. غذای این پرنده را حشرات و از جمله کرم ابریشم پشمالو، که برای پرندگان دیگر طعمه دلانگیزی نیست، تشکیل میدهد. او همچنین گاه اقدام به خوردن تخم پرندگان و جوجههایشان میکند.
طوطی پرندهای اغلب سبزرنگ و از راسته طوطیسانان (Psittaciformes) است که توانایی تقلید آوای آدمی در آن قابل تحسین است. طوطیها عموما در نواحی گرم و مرطوب آفریقا و هند زیست میکنند. ۳۷۲ گونه از پرندگان را که در ۸۶ جنس طبقهبندی میشوند، از راستهٔ طوطــیها بهشمار میآورند. این پرندگان بیشتر در نواحی گرمسیر استوایی زندگی میکنند و بهطور کلی در دو خانواده Cacutuidae و psittacidae قرار میگیرند.
واژهی طوطی معرب توتی است و معنای آن پرندهای است سبز رنگ که به عرف آن را طوطا نامند و شکرشکن، شکرفشان، شکرمقال، شکرینمقال، شیرینزبان، شیرینسخن، خوش نوا و خوش حرف که همه اینها از صفات اوست. ناگفته نماند که در ادبیات فارسی و خصوصا در بین اشعار شعرایی چون مولوی و عطار از طوطی و صفاتش که غالبا به آمیخته با صفاتی انسانی است، به نیکی یاد شده است.
بیشتر جمعیت طوطیها در مناطق گرم و حارهای و همچنین در مناطق معتدل نیمکرهٔ جنوبی پراکنده شده است. بیشترین تنوع گونهای این راسته در امریکای جنوبی و استرالاسیا(منطقهای که شامل استرالیا و نیوزلند و جزیرههای جنوب غربی اقیانوس آرام میشود)است. از ویژگیهای مورفولوژیکی طوطیها که مختص این راسته میباشد میتوان به نـــوک کـج و قوی، قامت راست، پاهای قوی و پاهای پنجهدار که حالت زیگو داکتیل دارد اشاره کرد. رنگ اکثر طوطیها سبز میباشد که این رنگ با رنگهای روشن دیگر ترکیب شده است. گاهی نیز طوطیها دارای چندیدن رنگ مختلف هستند.
طوطیهای کاکــل دار(کوکاتوها)دارای تنوع رنگی از رنگ یـــکدست سفید تا یکدست سیاه هستند. ویژگی دیگر این خانواده وجود یک کاکل متحرک از جنس پر بر روی سرشان است. همینطور، حالت کمی از دیمرفیسم جنسی در این گونه دیده میشود. طوطی کوچک وزنی به اندازه ۱۰ گرم و طولی به اندازهی ۸ سانتیمتر دارد در حالی که طوطی یاقوت به عنوان بزرگترین این راسته دارای طول ۱ متر طول و وزنی حدودا ۴ کیلوگرم است.
تغذیه در طوطیها بیشتر از مواد گیاهی مانند دانه، تخم گیاهان، غنچهها و .... میباشد. قابل ذکر است که عدهٔ کوچکی از این راسته حشرات و حیوانات کوچک چون موش های صحرایی را میخورند.
بیشتر طوطیها در حفرههای درختان و صخرهها لانه سازی میکنند، تخمهای سفید رنگ میگذارند و جوجههای آشیان نشین دارند. طوطیها چون عدهای از کلاغها (کلاغ سیاه و کلاغ کبود)، از با هوشترین پرندگان در سطح جهان محسوب میشوند. قدرت تقلید صدای انسان در طوطی باعث شکار گونههای وحشی آن برای فروش بهعنوان حیوان خانگی شده است.
شکار طـوطـیهـای وحشی بـهمـنظور فـروش آنها و یا برای تــفریـح نهتنها باعث تخریب زیستگاهشان بلکه کاهش شمار آنها شده است. البته ادارهی حفاظت محیط زیست اخیراً اقداماتی را جهت مراقبت از زیستگاه این پرندگان زیبای در حال انقراض، انجام داده است که باعث حفظ سایر گونههای این پرنده شده است .
قُمری ِ خانگی (نام علمی: Streptopelia senegalensis) نوعی قمری کوچک است که در مناطق گرمسیری آفریقای جنوب صحرا، خاورمیانه، جنوب آسیا، هند و غرب استرالیا زندگی میکند.وجه تمایز قمری خانگی از سایر قمریها، طوق پهن خالخال سیاه و مسی رنگی است که در جلوی گردن دارد. طول قمری خانگی حدود ۲۵ سانتیمتر است. دم بلند و جثه لاغری نسبت به دیگر کبوترسانان دارد. سطح پشتی، بالها و دم آن به رنگ خرمایی است. پرهای خاکستری مایل به آبی در بالهایش دیده میشود. سر و بخشهای پائینی بدنش به صورتی و شکمش به رنگ سفید میگراید. پاهایش نیز قرمز رنگ است.
آوازش چیزی شبیه به او-توک-توک-او-رو با تشدید بر روی توک-توک است. گاهی در هنگام پرواز یا فرود آمدن جیغی تودماغی با وقفههای یک ثانیهای میکشند.
خوراک قمری خانگی دانهها، غلات، علفها، دیگر انواع سبزیجات و حشرات کوچک است، بیشتر بر روی زمین زندگی میکنند و به دنبال غذا میگردند. اصولاً اجتماعی نیستند و معمولاً تنها یا جفتی زندگی میکنند.
نر و ماده قمری خانگی شبیه به هم و پرنده نابالغ تیرهرنگتر است.
قمری خانگی، دو تخم میگذارد و نزدیک ۱۴ روز روی آنها میخوابد. بیشتر این زمان را قمری خانگی ماده روی تخم میخوابد ولی در صورت نیاز جای خود را با قمری خانگی نر عوض میکند.
عکسهایی بسیار جالب از انواع كبوتر
نام علمی کبوتر خانگی Columba livia domestica است. نام علمی کبوتر چاهی که اکثر کبوتران خانگی از نسل آنهایند Columba Livia است. به این پرنده در زبان عربی، حمام و در ترکی، گورچین گویند. واژه کبوتر یک واژه اصیل فارسی است که از دو واژه «کبود» (آبی) و «تر» تشکیل شدهاست. در زبان سانسکریت به آن Kap^ota و در زبان پهلوی به آن Kapotar میگفتهاند. در فارسی محاورهای متداول، به کبوتر، کَفتر میگویند که مُبدَّل کبوتر است و نامهای محلی آن در کردستان و کرمانشاه کوتر، کموتر و در بعضی نقاط جنوب کپتر و کبتر است. در لغتنامه دهخدا، نامهای زیر به این پرنده نسبت داده شدهاست: کفتر، کبتر، حمام، حمامه، نامهبر، کوتر، عفد، فاخته، سعدانه، صلصله و بالاخره ورقاء. نژادهای کبوتر بسیار متنوع بوده ودر سراسر جهان پراکندهاست.