خرس کوآلا یا شغال درختی جانوری گیاهخوار و کیسهدار و بومی استرالیا است. نزدیکترین جانور به کوآلا از نظر ظاهر وامبَت است. آنها روزها بر روی شاخههای پهن اکالیپتوس میخوابند و بچهشان را هم آنجا به دنیا میآورند. کوالاها ۱۸ ساعت از شبانه روز را در خواب میگذرانند.
نام کوآلا به زبان بومی استرالیایی به «جانوری که آب نمینوشد» تعبیر میشود؛ اشارهای به آنکه کوالاها بسیار کم آب مینوشند.
کوآلاها فقط در جنگلهای اُکالیپتوس استرالیا زندگی میکنند. آنها هر شب با دستهای پرقدرتشان شاخهها را میگیرند و شاخه به شاخه برگهای سخت اکالیپتوس را میخورند. آنها در هر روز به گونه میانگین ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم برگهای اکالیپتوس میخورند. آنها به علت خوردن برگهای اکالیپتوس همیشه بوی همین برگ را میدهند. هیچ جانور دیگری جز کوآلا نمیتواند برگهای سخت اوکالیپتوس را بخورد.
کوآلاهای مادر در سن ۶ تا ۷ ماهگی به فرزندان خود مادهای را به عنوان غذا میدهند که در اصل نوع ویژهای از مدفوعشان است. باکتریهایی در دستگاه گوارشی این پستانداران وجود دارند که به آنها کمک میکنند رشتههای سلولزی موجود در برگ اوکالیپتوس را بشکنند. در هنگام گذار از شیر مادر به تغذیه اوکالیپتوسی، مادر نخست با کمک آن مدفوع به فرزند خود میکروارگانیسمهای مورد نیاز برای هضم گیاه را میخوراند. پس از آنکه بدن فرزند پروتئینهای مورد نیاز برای کمک به هضم را به دست آورد، تغذیه اصلی با برگ اوکالیپتوس آغاز میشود
ببر (به انگلیسی: Panthera Tigris) جانوری در خطر انقراض از تیرهٔ گربهایان است که طول قامت آن به ۳٫۳ متر و وزن آن به بیش از ۳۰۰ کیلوگرم میرسد و بزرگترین گونه از این تیره به شمار میرود. این جانور دارای بدنی عضلانی و پاهایی بسیار نیرومند است. بدن ببر دارای موهای بلند و برّاق به رنگ نارنجی، همراه با خطهای سیاه عمودی میباشد. جثّهٔ ببرهای نر بزرگتر از ببرهای ماده است و همچنین موهای روی گونهٔ ببر نر بلندتر از ببر ماده میباشد.
ببرها جانورانی شکارچی و مستقل هستند. آنها جانوران ماهری هستند و حتّی میتوانند به بالای درختها بروند. این جانوران بر روی زمین هم بسیار ماهر و سریع هستند و میتوانند با یک حرکت سریع طعمهٔ خود را شکار کند. جانورانی که ببرها از آنها تغذیه میکنند عبارتاند از: گراز وحشی، آهو، بوفالو و گاو اهلی و برخی پستانداران دیگر. آنها شناگران خوبی نیز هستند. گاهی این جانوران شبها تا ۲۰ کیلومتر راه میروند و در یک خیز میتوانند ۱۰ متر بپرند، ولی با جثهٔ بزرگشان در نود در صد شکارهایشان ناموفق هستند. ببرها در بین گربه سانان بزرگ ترین دندانها را دارا میباشند که طول دندانهای بزرگ آنها به اندازه انگشت دست یک انسان میباشد. ببرها بر خلاف گربه سانان دیگر شناگران ورزیدهای هستند و به خوبی در آب شنا میکنند آنها همچنین توانایی بالا رفتن از درخت را دارند. ببر در اصل یک حیوان سردسیری است و تحمل هوای گرم را ندارد. در مجموع باید اذعان داشت که ببر از بزرگترین و درنده ترین و سنگین ترین پستاندار گوشتخوار کره زمین است.
ببر بنگال پرشمارترین زیرگونه و ببر سیبری بزرگترین زیرگونهٔ ببر است. از ۹ زیرگونهٔ این جانور ۳ زیرگونه از جمله ببر مازندران منقرض شدهاند و ۶ زیرگونهٔ دیگر نیز در خطر انقراض قرار دارند. قلمرو تاریخی این حیوانات از میان رودان و قفقاز تا بیشتر نواحی شرقی و جنوبی آسیا امتداد مییافت اما این قلمرو امروزه بهشدت کاهش یافتهاست.
نرها و مادهها تنها در هنگام جفتگیری به مدّت چند روز در کنار یکدیگر میمانند. ببرهای ماده پس از ۱۰۳ تا ۱۰۵ روز بارداری دو یا سه توله به دنیا میآورند. تولهها تا چند سال همراه با مادر خود زندگی میکنند.
به طور کلی وزن ببرهای نر از ۲۰۰ تا ۳۲۰ کیلوگرم است و مادهٔ آنها از ۱۲۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم میباشد. میانگین قد در نرها ۲٫۶ تا ۳٫۳ متر و در مادهها ۲٫۳ تا ۲٫۷۵ متر میباشد.
ببرها اگر پیر باشند و یافتن غذا برای آنها سخت باشد یا اگر در جای که تولههای خود را بزرگ میکنند غذا کمیاب باشد به انسانها حمله میکنند. ببرها ترجیح میدهند از پشت حمله کنند لذا بعضی از روستاییان هندی که در نزدیکی منطقه حفاظت شدهٔ ببرها زندگی میکنند ماسکهای صورت را از پشت سرشان میبندند.
خَرگوش پستانداری است علفخوار، از تیره خرگوشان (Leporidae) و دارای اندامی شبیه به گربه و گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای خرگوش از پاهایش کوتاهتر است. و بسیار تند حرکت میکند، و دارای انواع مختلف است. در حدود ۶ تا ۸ بچه به دنیا میآورد.
در هنگام زمستان به دلیل داشتن پوست سفید پیدا کردن او در برف دشوار است. تغییر رنگ پوست این حیوان ما را به شگفت میآورد یعنی در زمستان سفید شدن پوست این جانور و در تابستان خاکستری یا قهوهای شدن آن. میتوان این خرگوش را مانند آفتاب پرست دانست که او نیز تغییر رنگ میدهد. خرگوش قطبی سوراخهایی به عمق ۲ متر در برف حفر میکند که این مکان جای مناسبی برای مخفی کردن کودکان به هنگام خطر است.
خاستگاه اصلی این جانور اسپانیا و آفریقای شمالی است اما به بعضی از کشورهای دیگر هم مهاجرت کردهاست. این خرگوش گیاهان بومی را میخورد و باعث میشود که سایر جانوران گرسنه بمانند. این جانور همچنین محصولات کشاورزی را منهدم میکند و برای خود سوراخهای زیرزمینی حفر میکند.
یکی از گونههای خرگوش، خرگوش آنقوره است. با توجه به میانگین ۵ تا ۶ بچه در هر زایمان، میتوانند ۵۰ الی ۶۰ بچه در سال تولید کنند. این نوع خرگوش میتواند از سه ماهگی باردار شود.
خرگوشها بیش از ۴۴ گونهاند (اهلی و صحرایی). رنگ آنها خاکستری و قهوهای است. خرگوشهای دست آموز رنگهای گوناگونی دارند. طول آنها تا ۶۰ سانتیمتر و وزن آنها تا ۵ کیلوگرم هم میرسد. طول عمر آنها تا ۶ سال و دشمنان آنها روباه، مار، عقاب، و انسان هستند. آنها از نوع پستانداران هستند. سرعت خرگوش به ۴۰ کیلومتر در ساعت هم میرسد. خرگوش ماده قادر است که ۵ تا ۸ بچه به دنیا بیاورد.
خرگوشها میتوانند در چمنزار، علفزار، جنگلهای کم درخت، جنگلهای انبوه، تالاب و حتی بیابان زندگی کنند. این جانور به صورت دسته جمعی زندگی میکند. شناخته شده ترین گونهٔ آنها یعنی خرگوش اروپایی در سوراخهایی درون زمین زندگی میکند.
بیش از نیمی از خرگوشهای جهان در آمریکای شمالی زندگی میکنند. همچنین جنوب غربی اروپا، آسیای جنوب شرقی، سوماترا، برخی جزیرههای ژاپن و بخشهایی از آفریقا و آمریکای جنوبی هم زیستگاه این جانورند. به صورت طبیعی نباید در بیشتر بخشهای اوراسیا خرگوش پیدا کرد با این حال هم اکنون شماری از گونههای خرگوش صحرایی در این منطقه یافت میشود. بیشتر خرگوشها در اثر مبادلهٔ بزرگ میان آمریکا وارد آمریکای جنوبی شدند. بیشتر این قاره تنها یک گونه از این جانور، خرگوش برزیلی، را دربر دارد؛ درحالی که بیشتر مخروط جنوبی آمریکا بدون خرگوش است.
خرگوشهای اروپایی به بسیاری از نقاط جهان برده شدهاند.
گربه ها هم شنوایی بسیار خوبی دارند. گوش ما آدم ها فقط 6 تا ماهیچه دارد ولی هر کدام از گوشهای گربه 30 تا ماهیچه دارد. این 30 ماهیچه به گربه کمک می کند تا به محض شنیدن کوچکترین صدا بلافاصله به طرف صدا برگردد و همینطور صداها را از فاصله دور هم بشنود.
راستی می دانستید! گربه ها سریعتر از سگها متوجه صداهای اطرافشان می شوند و به طرف صدا بر می گردند.
فیل ها گوشهای بزرگی دارند و با گوشهایشان خیلی خوب می شنوند.
اما فیل ها از گوشهایشان فقط برای شنیدن استفاده نمی کنند. آنها با گوشهایشان خودشان را باد هم می زنند. رگهای خونی بدن فیل پشت گوشها و زیر سطح بدنش قرار دارند، وقتی فیل گرمش می شود با گوشهایش شروع به باد زدن خودش می کند و خودش را خنک می کند.
بچه ها! گوشهای فیل مانند کولر عمل می کنند.
شير از لحاظ اندازه بدن و دم تقريبا مانند ببر است ولي از لحاظ داشتن رنگ يکنواخت گندمگون که بدون نوارهاي تيره عرضي است با آن تفاوت مي*کند. در شير در انتهاي دم يک دسته موي سياه ودر عقب گوش يک لکه سياه وجود دارد و بين پهلوهاي بدن با ناحيه شکم و سطح خارجي با سطح داخلي دستها و پاها اختلاف زيادي ديده نمي*شود. در پهلوها و بالاي گردن موهاي بلند به صورت يال وجود دارد.
شير از لحاظ اندازه بدن و دم تقريبا مانند ببر است ولي از لحاظ داشتن رنگ يکنواخت گندمگون که بدون نوارهاي تيره عرضي است با آن تفاوت مي*کند. در شير در انتهاي دم يک دسته موي سياه ودر عقب گوش يک لکه سياه وجود دارد و بين پهلوهاي بدن با ناحيه شکم و سطح خارجي با سطح داخلي دستها و پاها اختلاف زيادي ديده نمي*شود. در پهلوها و بالاي گردن موهاي بلند به صورت يال وجود دارد.
نرها از ماده*ها بزرگتر هستند و در نرهاي بالغ در بالاي شانه تا بالاي سر و روي گونه*ها و پهلوهاي گردن تا سينه موهاي بلند يال مانند روئيده شده است. اندازه يال در نژادهاي مختلف شير متفاوت است. در شير ايراني يال کوتاهتر است. بچه*هاي تازه متولد شده گاهي به رنگ يکنواخت هستند ولي اغلب در بالاي بدن آنها لکه*هايي ديده مي*شود. اين لکهها بيشتر دنبال يکديگر قرار گرفته و به شکل نوارهاي عرضي در مي*آيند.
نحوه زندگي و تغذيه
شير مانند سايرگوشتخواران در روز استراحت کرده و در شب بخصوص اوايل شب فعاليت مي*کند. از علفخواران بزرگ مانند خوک وحشي و گوزن و ساير سم*داران اهلي مانند گاو و گاوميش تغذيه مي*کند. گاهي به انسان حمله*ور مي*شود ولي معمولا براي دفاع از خود انسان را مورد حمله قرار مي*دهد. در حدود پنج سالگي کاملا بالغ مي*شوند. بعد از تولد بچه*ها نرها مادر و بچه*ها را ترک نمي*کنند. دوران آبستني در حدود 105 تا 112 روز است. بچه*ها 2 تا 5 است. بچه*ها معمولا با چشم بسته متولد مي*شوند و بعد از 6 روز چشم باز مي*کنند. مدت تغذيه از شير مادر در حدود 3 ماه است.
پراکندگي در ايران
يکي از قديمي*ترين شرحي که درباره شير ايران وجود دارد مربوط به کتاب نزهت*القلوب است که در سال 740 هجري بوسيله حمدالله مستوفي قزويني تاليف شده است. در اين کتاب نوشته شده است: مرغزار دشت ارژن بر کنار بحيره است که در آن صحرا است و در اين محدوده بيشه است که در آن شير شرزه بسيار باشد. طول اين مرغزار دو فرسنگ و در عرض يک فرسنگ است. W.Ousley در سال 1819 ضمن اشاره به وجود شير در جنوب ايران مي*نويسد که بوشهر به علت داشتن شير زياد به معدن شير معروف بوده است. شير در جنگلها و بيشه*ها و نيزارها و بوته*زارهاي جنوب ايران از حوالي شيراز در فارس تا حدود کارون در خوزستان مي*زيسته است.
نژاد شير ايراني
اين نژاد بوسيله تعدادي صفات از شير آفريقايي تفاوت مي*کند. در جمجمه صندوق صماخ کمتر متورم بوده و ناحيه پس حدقه*اي کوتاه*تر و سوراخ جلوي حدقه*اي معمولا بوسيله ديواره مياني به دو قسمت شده است. از لحاظ صفات خارجي دسته موهاي انتهايي دم بلندترو دسته موهاي بلند آرنج و ناحيه شکم نسبتا رشد بيشتر داشته و يال کوتاهتر است. موها بر حسب فصل ممکن است کوتاه و نرم يا بلند و ضخيم باشند. رنگ کلي بدن متغير است و از گندمگون مخلوط با سرخي و سايه*اي از سياهي تا خاکستري با خاکستري نخودي و گاهي با سايه*اي از نخودي مايل به سفيد تغيير مي*کند. يال نيز ازلحاظ شکل رنگ متغير است.